آفاق
بسیج لشکر مخلص خداست...
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
دو شنبه 30 شهريور 1394برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : نعمت الهی

قدیما،زندگی ها،رفا امروزی نداشت
دلامون بهاری بود،محصول پاییزی نداشت
نه آب لوله کشی بود توی خونه های مردم
نه موبایل و کامپیوتر نه سیم برق و نه تلفن
کلی دود میرفت تو چشما برای پختن هر نون
کلی دولغ می نشست تو حلقمون تا بزنیم جارو تو دالون
توی سفره های مردم نه سوسیس بود و نه کالباس
نه سس هزار جزیره نه سفارش میدادیم چیزی ز بیرون
قاتق تو سفره ها تیلیت آب کشک بود و آش و گاهی هم مرغ و فسنجون
گاه گداری هم شاید کباب بریون
قیمت جنسا گرون نبود که هیچ چی
بلکه بود ارزون ارزون
عروس و مادر شوهر با بچه هاشون پیش هم بودن
خوش حال و خرم،شاد و خندون،نه که از غصه پریشون
جون آدما بها داشت دل آدما صفا داشت
دلامون مثل امروز نه کباب بود و نه بریون
من که یادم نمیاد کسی بگه حوصله و اعصاب ندارم
ولی حالا اعصابا خورده و داغون
یاد اون روزا بخیر که اسم ها رو نصف نیمه صدا می کردیم
مثل آب که او میگفتیم یا به خواب که خو میگفتیم
بی رودرواسی با هم سخن میگفتیم قبض برق و آب نداشتیم
شارژ اینترنت پر سرعت و قسط بانک نداشتیم
گوش هامون خو بود و خبر نداشتیم
خلاصه وفور نعمت بود و لب ها همه خندون
حالا دستا بی رمق هستن و بی جون
نه امیدی به حیاته نه آبی توی قناته همه هستن گیج و حیرون
غم و غصه ها فراوون حالا زندگی سرابه دل آدما کبابه
آرزوها رفته بر باد نقش ها نقش بر آبه
حالا باید از خروس خون برا پیدا کردن یه لقمه ی نون
اجاره آخر ماه و قبض برق و آب و تلفن کلی سگ دو بزنی
دو شغله و سه شغله هی کار بکنی تا نیاری کم پیش اهل و عیال
و نشی شرمنده مهمون
از همه اینا گذشته روفتی با مشقت و رنج فراوون
ساختی یه خونه نیم ساخته توی بر بیابون
یه ماشین غراضه که همیشه ی خدا خرابه و کرده دلت خون
دردا هم یکی یکی میان سراغت دست به یکی میکنن
تا که بشن قاتل جونت چربی و قند و فشار خون
در به هم چشم زدنی میبینی که آفتاب عمرت
لب بون اومده و بهار خزون گشته و از راه رسیده
فصل زمستون هر چی از دنیا نصیب تو شده باید
بهش پس بدی و با دست خالی بری از این منزل بیرون
پس به دنیا دل نبندیم دل به کاه و گل نبندیم
به بهاری دل ببندیم که گلش همیشگیه
قول و فعلش یکی هست و زنده و همیشگیه
کاش میشد دوباره کوچیک بشیم و سفر کنیم به دنیای بچگی هامون
از باغ آرزوها بالا بریم باز بکنیم انجیر و بادوم
و بریم بالای درخت کورک و انجیر و بادوم
این قدر کورک و بادوم بخوریم که مادرامون بزنن جیغ فراوون
که نخور ثقل میکنی بچه ی شیطون یا میفتی روی دستمون میشی بیجون بیجون
حالا اون روزا گذشته میراث خوش گذشته رفته اما برنگشته
ولی خاطرات خوب اون روزا نشسته و تکیه زده به پشتی گوشه ایوون
توی قاب خاطرات حک شده تصویر خوش گذشته هامون

شنبه 21 شهريور 1394برچسب:, :: 18:38 :: نويسنده : نعمت الهی

مهر ماه دیگری باز آمده                           با هزاران عشوه و ناز آمد
فصل مهر و عشق ورزدن به هم                        پادشاه فصل ها باز آمده

شمارش معکوس ثانیه ها مهر ماه دیگری را نوید می دهند آمدن مهر ماه نوید مهر و ماه دیگری است با همه ی فراز و نشیب ها و دغدغه هایی که شاید بیش از همه گلوی معلمین را می فشارد.
از طرفی شور و هیجان دانش آموزان و شیطنت ها و شیرین کاری هایشان چون آبی است بر آتش اضطراب هایمان
شاید بپرسید که
معلمین چه دلشوره ای دارند؟
در پاسخ می گویم بفرمایید چه دلشوره ای ندارند!
دلشوره این که در پست بندی به خاطر چند امتیاز ناقابل مجبور به خدمت در کدام منطقه از شهر یا روستا باشند و آیا روستا سرویس دارد یا نه؟یک  پایه دوپایه درس باید بدهد یا چند پایه؟
آیا مرتبط با رشته خود تدریس خواهد کرد یا باید در مقطع دیگری و رشته ای غیر مرتبت،تعداد دانش آموزان استاندارد است یا خیر؟کلاس درس از امکانات خوبی برخوردار است یا باید صبر و شکیبایی پیشه کند و با نظرات مختلف هر یک مبنی بر باز بودن یا بسته بودن در و پنجره به جهت سرما و گرما کنار بیاید
تا این جا اگر همه چیز بر وفق مراد باشد باز مسئله اساسی تری وجود دارد و آن هم نبودن انگیزه درس خواندن بین دانش آموزان و تکرار مکرر معلم و سود بخشیدن و به کلاس تقویتی رفتن و معلم خصوصی گرفتن و دست آخر نمره نیاوردن و موکول شدن امتحان به شهریور و باز هم افتادن و در نوبت مهر ماه امتحان گرفتن و دست آخر سر از بزرگسالان درآوردن و بالاخره با ارفاقات کلی مدیر و معلم و غیره بالاخره مدرکی گرفتن و بدون کنکور وارد دانشگاه شدن و مدرک قلابی دیگری گرفتن و نهایتا در عمل فاقد هیچ مهارتی نبودن و بقیه اش را هم که خودت بهتر دیدی و دانی و خلاصه این قصه سر دراز دارد.


در این میان تکلیف معلم چه می شود ؟
اگر شانس با معلم یار باشد و دانش آموزان درس خوان به پستش خورد و درصد قبولی بالایی داشته باشد زهر سعادت البته کسی یه دستت درد نکنه هم بهش نمیگوید و تعریف و تمجیدی هم آن گونه که شایسته اش باشد تقدیمش نمی کند.
اما اگر بخت بد کلاسی نصیب بشود که تمام موادش درس نخوان از آب باران سرزنش ها به سویت نشانه می رود و تو را مقصد اصلی می دانند و تا عمر داری باید جواب صد تا آدم را بدهی از مدیریت گرفته تا بالا بالا ها و پدر مادر دانش آموز و غیره...
بهتر است وارد مقوله ضمن خدمت و بدو خدمت و ختم خدمت و این ها نشوم که نگفتنش آبرویش بیشتر است تا گفتنش
پر کردن فرم های در طول سال به دستور شخص معاون و تحلیل آموزش و خریدن کتاب های نه چندان ارزان جهت شرکت در ضمن خدمت
شاید اگر بگویی معلم ریاضی یا فیزیک یا چیزهای دهن پر کن دیگران بیشتر بهت بها بدهند و بتوانی سری در سودا داشته باشی
تصحیح بیست وچهار ساعته اوراق امتحانی توی خونه و توی ماشین و....مشکلات تایپ سوال های  امتحانات و هزینه های سنگین تایپ و هزاران مشکل دیگر که نه تنها گلوی معلم را می فشارد بلکه دایره ی تشعش اون به خانواده هم میرسد و از این که کل وقت را در اختیار دیگرانی صدای بچه ها و آقای خانه هم در می آید.
تازه این ها قطره هایی از مشکلات ناقابل معلمین است و تازه اگر احتمالا شاید کسی فهمید که معلم ادبیاتی میگوید خوش به حالت خیلی کارت راحت است بنده خدا فکر می کند مثل قدیم قدیماست که معلم های ادبیات شاید مثل حالا این قدر دردسر نداشتند اما اگر بگویی معلم ریاضی و فیزیک و چیزا های دهن پرکنی مثل این مواد هستی کلی عزت و احترام می بینی و حوالتت به لب یار دلنواز کنند.


صفحه قبل 1 صفحه بعد
پيوندها
  • جی پی اس ردیاب ماشین
  • ال ای دی هدلایت زنون led
  • جلو پنجره زوتی

  • تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان آفاق و آدرس qazxsw.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: